( 122)راست کن اجزات را از راستان |
|
سر مکش ای راسترو ز آن آستان |
( 123)هم ترازو را ترازو راست کرد |
|
هم ترازو را ترازو کاست کرد |
( 124)هر که با ناراستان همسنگ شد |
|
در کمی افتاد و عقلش دنگ شد |
( 125)رو اشداء علیالکفار باش |
|
خاک بر دلداری اغیار پاش |
( 126)بر سر اغیار چون شمشیر باش |
|
هین مکن روباهبازی شیر باش |
( 127)تا ز غیرت از تو یاران نگسلند |
|
زآنکه آن خاران عدو این گلاند |
( 128)آتش اندر زن به گرگان چون سپند |
|
زآنکه آن گرگان عدو یوسفاند |
راست کردن: اصلاح کردن، درست کردن.
از: به وسیله، به یارىِ.
راستان: اشاره به مردان حق ویاران اهل حق است که باید سر بر آستان آنها نهاد
راست کن اجزات را از راستان: اشاره است به آیهْشریفه «کُونُوا مَعَ اَلصَّادِقِینَ» یعنى با راستگویان باشید.[1]
ترازو: استعارت از مرد حق است،یعنی مردان کامل می توانند کژی های ما را به راستی بدل کنند مانند ترازویی که دقیق باشد واز روی آن بتوان دقّتِ ترازوی دیگری را سنجید. سالک باید خود را با او بسنجد و اگر کم و کاستى دارد بر طرف سازد.
هم سنگ شدن: هم تراز شدن. همنشین گشتن.
دنگ: بىهوش .
دنگ شدن: کنایه از کار افتادن.
غیرت: غیرت حق است که اگر عاشق حق به جز حق توجه کند، حق را میرنجاند و خشم و غیرت حق میتواند همهْ رشتههای او را پنبه کند.
خاران:همان اغیارند که دشمن حق و مردان حقاند.
گرگان : اشاره به اغیار و دشمنان اولیاى خدا است.
یوسف : کنایه از مردان حق و بنده خاص خدا.
نگسلند : صورتی از نگسلند ،گسستن، بریدن است.
اَشِدَّاءُ عَلَى الکُفَّار: برگرفته است از آیه « مُحَمَّدٌ رَسُولُ اَللَّهِ وَ اَلَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى اَلْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ تَراهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اَللَّهِ وَ رِضْواناً: محمد فرستاده خداست و آنان که با اویند، سختگیراناند بر کافران، مهربانان در میان خودشان. بینى آنان را رکوع کنان، سجده کنان مىجویند فزونى (بخشش) از خدا و خشنودى...»[2]
دل دارى: نوازش، غم خوارى.
اغیار: جمع غیر: مخالف، بیگانه، که از راستان نیست.
روباه بازى: مکارى، حیلهگرى، دو رویى.
چون سپند آتش زدن: سوزاندن چنان که فریاد بر زند. و در آن تلمیحى است به سوختن سپند براى دفع چشم زخم.
( 122) اجزا و اعضا و جوارح خود را بوسیله اشخاص راست و صادق از کجى بدر آورده و راست کن و از مردان صادق و راست گو سر مکش . ( 123) آن که با راستان هم ترازو شد ترازوى او راست نمود و آن که با ناراستان هم ترازو گردید ناراست خواهد شد . ( 124) آن که با ناراستها هم سنگ شود ناقص گردیده و عقلش کم مىشود . ( 125) برو بطورى که خداوند فرموده« أَشِدَّاءُ عَلَى اَلْکُفَّارِ» بکفار سختگیر باش و عوض دل دارى بر سر اغیار خاک بریز ( 126) در مقابل حریف روباه بازى نکرده چون شیر ایستادگى کن و بر سر اغیار چون شمشیر برنده فرود آى . ( 127) تا یاران بر اثر غیرت از تو نگسلند یاران گلهایى هستند که کفار خار آنها بوده و با آنان دشمنند . ( 128) این گرگها را چون اسفند در آتش بریز زیرا که اینها دشمن یوسفند .
راستان و مردان کامل میتوانند کژیهای ما را به راستی بدل کنند؛ مانند ترازویی که دقیق باشد و از روی آن بتوان دقت ترازوی دیگری را سنجید؛ همانند دو کفهْ یک ترازو که سنگینی و سبکی یکدیگر را نشان میدهند. مولانا به آیهْ 29 سوره فتحاشاره میکند که پروردگار میفرماید: محمد، فرستادهْ خداست و آنان که با اویند، با کافران سختگیر و با خود شفیق و مهرباناند. او نتیجه میگیرد که دلداری اغیار و دوستی، با کسانی که به دنیا چسبیده و توجهی به طریق حق ندارند، مانند چاپلوسی روباه برای حفظ خود و منافع خویشتن است، اما اگر تو به این دنیادوستان توجه نکنی، مانند شیر در نظر آنها شکوهمندی. مولانا میگوید: بر سر اغیار چون شمشیر باش تا غیرت حق، یاران خدایی را از تو جدا نکند.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |